تنش ها میان سیاست گران؛ چالش جدید وحدت ملی؟
02/20/2018 | دیگران

    جالبیت مقاله   |  

4.3

5/


ارزیاب کنندګان:5

نویسنده:‌ انجنیر بیژن ماهر
در این اواخر دیده میشود که علاوه بر نابسامانی های امنیتی، محدودیت های اقتصادی، مشکلات اجتماعی و…، تقابل قدرت های محلی مشکلی دیگر بر مشکلات مردم افزوده است. در شرایطی که مردم افغانستان شاهد وقایع بد امنیتی اند، مقامات بلندپایه دولتی که از قدرت نسبتاً قوی مردمی برخوردار هستند در مقابل دولت قرار گرفته و چالش جدی بر ضد دولت به اصطلاح وحدت ملی خلق کرده اند.
از یک طرف اوضاع بد امنیتی و بحران اقتصادی و از طرف دیگر رفتار اقتدار گرایانه‏ی بعضی از افراد که هویت مردمی را نسبت به خود جلب کرده اند، نشان دهنده فساد حکومت وحدت ملی بوده و از نابکاری دولتی که اساس گذار آن امریکا است، میباشد. امریکا هیچگاه به خود دشمن نیرومند تربیه نکرده و همواره این رفتار خبیثانه اش را در سرزمین های اسلامی آشکار ساخته است مانند کشورهای را که اردو، قدرت نظامی و اقتصادی نسبتاً نیرومند دارند به نحوی از انحا به چالش کشیده و آنرا ضعیف و منزوی میسازد که به عنوان مثال واضح میتوان از پاکستان نام برد.
از اینکه امریکا در کشور های تحت اداره اش، اجازه ثبات پایدار و اقتدار سیاسی را نمیدهد، همچنان برای این هدف تلاش میکند تا افرادی را که هویت قومی و سمتی نسبتاً قوی داشته باشند، رشد داده تا زمینه ایجاد تنش های ملی را در سطح افغانستان مساعد سازد. این موضوع فی الحال در افغانستان بسیار به شکل حاد آن دیده میشود که وضعیت را بیشتر از پیش خراب ساخته است.
این حالت وضعیتی را ایجاد کرده که والی ها و قوماندانان بلند رتبه و حتی پائین رتبه از اوامر این حکومت اطاعت نکرده و دولت فعلی را به حیث دولت مستقل و مطابق آرای مردم نمی دانند. هر کدام خود را سهم دار این دولت دانسته و از مامور بودن خود به این دولت انکار می‏کنند، حتی بعضی از جنرال های این دولت میگویند که بزرگان محل آنها را به این مقام گماشته اند و دولت وحدت ملی نمیتواند آنها را برکنار کند.
این عدم هویت نشان دادن و بی اعتمادی نسبت به دولت و ایستادن در مقابل آن و همچنان ضعف دولت در تعیین و تغییر این افراد بالاخره کار را به کجا خواهد برد،؟ سرنوشت مردم مسلمان افغانستان چه خواهد شد؟ آیا مردم افغانستان قربانی مرام های شخصی آنها نخواهند گردید؟ و ازتفرقه و دشمنی میان رهبران، کی ها نفع خواهند برد؟
بدون شک که سرنوشت مردم افغانستان امروزه در دست استعمارگران علی الخصوص، امریکا میباشد و گمان نیک داشتن به قدرت شیطانی مانند امریکا جهل است که فاعلش را مسخره و تباه میکند، چون امریکا برای کسب منافع ملی خویش در افغانستان و در مجموع جهان اسلام مداخلات استعمارگرایانه خویش را انجام میدهد نه اینکه برای خدمت به کسانی آمده باشد که مسلمان اند ومیخواهند مسلمان زیست کنند.
اوضاع شکننده امروز، ما را به این نتیجه میرساند که استعمار به اشکال مختلف و مجراهای متفاوت امت اسلامی را در سراسر دنیا به مشکل مواجه ساخته و برای برآوده شدن اهداف آنها، موجودیت تفرقه،‌ بحران های سیاسی و پراکندگی در میان امت اسلامی اصل است. عدم تفرقه و موجودیت وحدت در میان امت اسلامی نقطه پایان اقتدار امریکا و سایر استعمارگران میباشد.
پس بیائید با نقش برآب کردن پلان های شوم استعماری کفار برای ایجاد وحدت در میان امت اسلامی نقش خود را ایفا نمائیم و برای از سر گیری زندگی اسلامی و عزت یافتن تحت قیادت یک خلیفه مبارزه نمائیم. از اینکه وقت خویش را صرف تطبیق برنامه های استعماری نمائیم.


    جالبیت مقاله  
|  

4.3

5/


ارزیاب کنندګان:5



   ارسال نظر