نویسنده: عبید دشتی
امریکا بعداز اعلام پالیسی جدید اش در قبال
افغانستان که با افزایش نیروهای تازه همراه بود برای تطبیق این پالیسی مثل گذشته،
کارگیری از اسالیب مختلف؛ همچون: استفاده از قتل و کشتار و حملات هوایی و زمینی را
با به نمایش گذاشتن قدرت نظامی خود آغاز نمود.
و به همین منظور با آغاز سال جدید میلادی حملات
خود را در نقاطی که بخاطر تطبیق پالیسیاش حایز اهمیت بود، گسترش داد. گر چند
حملات هوایی نیروهای امریکائی از زمان حضور تا امروز ادامه داشته همه ساله صدها
بمب را بالای مردم این سرزمین پرتاب نموده، هزاران تن را به بالین غم مینشانند؛
بناً گستردگی حملات این نیروها چیزی جدیدی برای مردم افغانستان نبوده و نیست. آنچه
باعث گستردهتر خواندن حملات سال جدید میشود، کارگیری از طیارههای B-52 میباشد؛ چون نیروهای امریکائی بعد از سقوط طالبان برای اولین
بار مناطقی را در شمال از جمله ولسوالی وردوج بدخشان و نقاط دیگر را در مرزهای
تاجیکستان و چین توسط طیارههای B-52 بمبارد
نموده و با افتخار از ریکارد بمب اندازی به رسانهها چنین حکایت کردند: «در این
عملیات، طیارههای بی-۵۲ امریکایی ۲۴ بم
رهبری شده را بر مواضع طالبان پرتاب کرد که پرتاب این همه بم رهبری شده در یک
پرواز بم افگن بی-۵۲ پیشینه نداشته و ریکارد قایم کرده است.»
این افتخار کردن نیروهای خارجی به رهبری امریکا
در حالیست که روزانه دهها تن از مردم عام کشته و صدها تن دیگر زخمی میشوند. به
گزارش تازه گروه دادخواهی حفاظت از افراد ملکی(CPAG)، تنها
در ماه جنوری ۲۰۱۸م در افغانستان ۲۲۸ غیرنظامی جان باخته و ۳۶۴ تن دیگر زخم برداشتهاند. نظر به این گزارش تنها در کابل پایتخت افغانستان
در ماه جنوری همین سال حدود ۳۳۷ غیرنظامی از جمله زنان و اطفال کشته و زخمی شدهاند. در حالیکه ارقام
تلفات خیلی بیشتر از این است چون تنها در حمله چهارراهی صدارت کابل ۱۰۳ کشته و ۲۳۵ زخمی که در مجموع ۳۳۸ تن میشود از طرف وزرات داخله و صحت عامه تائید شده بود.
پس با وجود این همه تلفات روبه افزایش افراد ملکی در این سرزمین
در موجودیت نیروهای خارجی تصور اینکه گسترش حملات در این اواخر در مرزهای چین و
تاجیکستان برای تأمین امنیت مردم افغانستان باشد ممکن نیست.
چون تاریخ گذشته استعماری این استعمارگران شاهد است آنجائیکه
منافع شان در جنگ باشد هیچ وقت برای صلح نمیاندیشند چه رسد به آوردن صلح و تأمین
امنیت.
پس گفته میتوانیم آنچه نیروهای اشغالگر امریکا
انجام میدهد، چه آن حملات هوایی باشد یا زمینی و چه آن فشار به طالبان باشد یا
افزایش نیروهایش، همه و همه برای رسیدن به پالیسیاش بوده و هیچ چیز دیگر برایش
اهمیت ندارد
و امروز هم مهم برای امریکای استعمارگر تطبیق پالیسی جدیدش است
نه تأمین امنیت برای مردم افغانستان، و با هر شیوۀ ممکن در پی عملی ساختن پالیسی
خود بوده حتی به ارزش ریختن خون مردم افغانستان هم تمام شود.
بنابرین هر گونه گمان نیک در قبال نیروهای استعمارگر حماقت بیش
نیست.