نویسنده: طلحه مبارز
امروزه
امت اسلامی را میبینیم که کاملاً در یک سردرگمی و چالشهای مختلف سیاسی، اقتصادی،
اجتماعی، فرهنگی وغیره قرار گرفته اند و
هیچگاه نمیتوانند به آن اختراعات و اکتشافات نسل گذشتۀشان دسترسی و یا نقش قدمهای
آنها را پیدا نموده و از خود افتخارات به جای بگذارند تا نسل آینده نسل امروزی را
یک نسل هوشیار و بیدار دریابند؛ نه یک نسل عقب مانده و غافل از همه چیز. اما سوال
اینجاست که چرا ما امت اسلامی در چنین یک وضعیت اسفبار قرار داریم و از چی زمانی
چنین شدیم؟
بدون
شک علت اساسی این وضعیتهای ناگوار، که باعث بدنامی، بیعزتی و عقبمانی امت
اسلامی گردیده است، از تطبیق نشدن عقیدۀ ناب و نجاتبخش اسلامی و عدم وحدت امت اسلامی
و در کل سقوط سپر و کیان امت(دولت مقتدر و نامدار خلافت) که از شرق تا غرب حاکمیت
داشت و حتی در زمان حاکمیتاش از امریکا جزیه اخذ میکرد، در دامن خود بزرگترین
طبیبان را در بخش طبابت داشت و رشد و پرورششان داده بود، میباشد. این خلافت بود
که استعداد خود را در بخش، علم و فرهنگ،
تخنیک و تمدن و تعلیم و تربیه به نمایش گذاشت و دنیا را بسوی آن دعوت نمود و رقبای
خود را به چلنج کشاند.
به
عنوان نمونه، در عهد هارون الرشید دانشمندان مسلمان ساعتی را ساختند و به پادشاه
فرانسه فرستاد، پادشاه این مسئله را نتوانست هضم کند و او گفت حتماً داخل این ساعت
جن وجود دارد که عقربهها را میچرخاند. اگر پادشاهشان که همه قدرت به دست او
بود، چنین گوید، تصور کنید که سطح علم و دانش مردم آن محل به چه سرحدی است و حتی
در عصر دولت عزتمند خلافت اسلامی سطح علم و دانش به اندازهای رسیده بود که یک
خباز هم میتوانست در برابر غیرمسلمانان استدلال نماید و قناعت شان دهد، پس علمای
اسلام چگونه بودند.
اما متأسفانه
بعد از سقوط خلافت و با روی کار آمدن دولتهای جبریه و ظالم-که توسط مزدوران و
اجیران استعمار غربی رهبری میشوند- دیگر استعدادکشی، فتنهانگیزی، غارت و از بین
بردن منابع امت آغاز شد و همین است که امروز امت از قافله علم و دانش، تخنیک و
تمدن و تعلیم و تربیت، افت کرده است. بناءً راهحل این نیست که غرب را بانی اصلی
علم و دانش خوانده و برای فراگیری علوم، بسوی آنان رجوع نماییم؛ بلکه اسلام خطری
است برای بقای سرمایهداری و برای ابقای این عقیدۀ غرب و همپیمانانش از همین خاطر
در صدد از بین بردن استعدادهای امت در بخشهای مختلف میباشد تا این امت نتواند
دوباره به موقف والای گذشتۀ خود دست یابند.