نویسنده: شهیر نورزاد
تأمین
حقوق زن یکی از شعارهای اصلی سردمداران نظام دموکراسی را تشکیل میدهد که با پا
گذاشتن حاملین این نظام در هر سرزمین، اولین سخنشان حقوق زن و ایجاد نهادهای برای
تأمین حقوق زنان بوده است؛ در حالیکه واقعیت چیزی دیگریست و آن اینکه هر سرزمینیکه
تحت تسلط نظام دموکراسی قرار گرفته، بهجای خوشبختی و سعادت برای زنان، ذلت و
بدبختی را برایشان به ارمغان آورده و وضعیت بغرنج آن جامعه باعث درد و رنج آنها
گردیده است، حتی اگر آن کشور ممثل اصلی و مهد پرورش این نظام، مثل امریکا-که از
تجاوز جنسی تا فقر و تنفروشی پاداش برای عامهای زنان امریکایی است- باشد. اما
زنان کشورهاییکه در آنها نظام دموکراسی-سرمایهداری هنوز جوان خوانده میشود،
نیز از ثمرهی بدبختی این نظام بیبهره نمانده اند؛ قسمیکه افغانستان یکی از آن
کشورهاست که با تطبیق هژده سالهی دموکراسی، زنان افغان انواع متعدد از مشکلات را
از فقر و تنگدستی تا اعتیاد به مواد مخدر تجربه میکنند، و این ذلت و بیچارگی زنان
افغان را در هر نقطهی از افغانستان و حتی در پایتخت میتوان مشاهده کرد.
بحیث
نمونه: زنی جوانی با طفلاش قلم بهدست دارد و با عذر و زاری از مردم میخواهد که
یک قلم بخرد تا نفقهی خانوادهاش را تأمین کند. در جایی دیگری دخترِ جوانیکه با
لباس و دستکول مکتب خود در روی جاده نشسته انتظار میکشد تا کسی بوت خود را نزد وی
رنگ کند تا از این طریق بتواند برای امرار حیات خود و فامیلاش پول دریابد. مثل
اینها صدها مورد دیگریکه قبل از حاکمیت دموکراسی برای زنان با عفت و مردان
باغیرت، ننگ و ذلت قلمداد میشد، حالا با آن دست و پنجه نرم میکنند تا به حدیکه
زنان با عفت دیروز تحت حاکمیت نظام دموکراسی با اعتیاد به مواد مخدر روبرو گردیده
اند. پس سوالی مطرح میشود که آیا حقوق زنان در چارچوب نظام دموکراسی همین بود که
با شعارهای میانتهی مردم را به آن فرا میخواندند؟
بلی،
تحت حاکمیت نظام سرمایهداری، وعدهها و شعارها خالیتر از آن است که تصور شده و
برای جلب حمایت مردم از این نظام استفاده میشود. در حالیکه تداوم این نظام در
این سرزمین دامنهی بدبختی و بیچارگی را نه تنها به زنان؛ بلکه به رخ کودکان و
مردم عامه نیز میکشد. پس ضرورت است در پی راهی برای نجات از این بدبختی باشیم که
آن را نیز بدون تردید در نظام اسلام میتوان دریافت؛ چون تنها نظامیکه در آن زن
مکلف به تأمین نفقه نبوده و مرد در خانواده مکلفیت تأمین نفقه را دارد و در نبود
مرد در خانواده تأمین نفقه مسئولیت دولت میباشد.
تاریخ
بشر گواه است که زنان تحت حاکمیت اسلام بهترین زندگی را داشتند و عزت و مقام آن
دوره را میتوان با حاکم ساختن دوبارهی اسلام بدست خواهیم آورد. بناءً یگانه راه
برای نجات زنان و مردان از شرِ نظامهای مفسد همچون سرمایهداری، کار کردن برای
اعادهی نظام اسلامی است و بس.