از تجاوز تا شکست ارتش سرخ شوروی در افغانستان
02/15/2017 | دیگران

    جالبیت مقاله   |  

4.2

5/


ارزیاب کنندګان:22

در سال ۶۵۴م افغانستان توسط صحابه کرام فتح و جزء قلمرو دولت اسلامی گردید و تا زمانی که خلافت اسلامی وجود داشت، هیچ قدرتی جرئت داخل شدن به این سرزمین را نداشت. از سال ۱۸۳۹ الی ۱۸۸۰م انگلیس ها در جریان کوشش های شان برای اشغال افغانستان، متقبل شکست های پی در پی گردیدند. دشمنان سرسخت مسلمان ها خیلی زود آموختند که آن ها صرف از طریق جاسوس ها و دست نشانده های که از میان مسلمان ها برگزیده اند، می توانند به اهداف شوم خود برسند. 
برای نخستین بار کلمه افغانستان-به مرزهای که از پیکر خراسان اسلامی و امپراتوری مغل جدا گشته بود- توسط احمد شاه ابدالی اطلاق گردید، ولی خط مرز آن بعدها به خواسته بریتانیا(انگلیس) به شکل امروزی مبدل گردید. 
افغانستان با کوهستان های متعدد وصعب العبور خویش نه تنها تمدن های مختلف را مجذوب خود ساخته بلکه در روند تاریخ معاصر جهان به میدان رقابت میان دو امپراتوری بزرگ سده نوزدهم تبدیل و در پایان دادن به جنگ سرد اثر چشمگیری داشته است. اهمیت افغانستان تا حدود زیادی از موقعیت جغرافیایی آن منشأ می گیرد، در واقع نقطه تقاطع آسیا میانه، غرب و جنوب آسیا ، مرز قدرت های خشکی و اقیانوسیه می باشد.
افغانستان همیشه منحیث گذرگاه برای رسیدن ابرقدرت ها به هند بوده است، از همین رو در سده های اخیر دو امپراتوری بزرگ وقت یعنی اتحاد جماهیر شوروی و بریتانیای کبیر یا انگلیس وقت تلخ ترین شکست ها را در این کشور تجربه کرده اند.
در آواخر سده بیستم دو جهش عمده استراتیژیک، تاریخ افغانستان را در مسیر تازه قرارداد، یکی حرکت مورد حمایت اتحاد جماهیر شوروی که به هدف رسیدن به سوی جنوب یا آب های گرم که با انقلاب اپریل ۱۹۷۸م آغاز و با عقب نشینی شوروی در سال ۱۹۸۹م و با سقوط دولت مورد حمایت شوروی در ۱۹۹۲م پایان یافت. دوم نهضت اسلامی شاخه اخوان المسلمین در افغانستان که بعدها به تنظیم های متعدد جهادی منشعب شد، نتیجه این حرکت ها نه تنها برای شوروی فاجعه آمیز بود، بلکه موجب یک خلای سیاسی در غیاب شوروی و فروپاشی آن، امکانات غیر قابل پیش بینی را برای کشورهای منطقه از جمله پاکستان که از گروه ه های جهادی پشتبانی می کرد، فراهم کرد.
۷ ثور ۱۳۵۷خورشیدی
پیش از نفوذ شوروی در افغانستان، این کشور مستعمره انگلیس بود؛ چون شوروی درآن وقت ابرقدرت جهان و کشورهای زیادی تحت استعمارش بود، بناً آهسته آهسته به افغانستان نیز راه پیدا کرد. زمانی که ظاهرشاه بقدرت رسید، درهای افغانستان را بروی اتحاد جماهیر شوروی باز کرد. بعداً اتحاد جماهیر شوروی سلاح های مدرن و پیشرفته را بدولت وقت بفروش رسانید. در جنوری ۱۹۶۵م به کمک اتحاد جماهیر شوروی، نخستین حزب کمونیستی خلق در داخل افغانستان تاسیس گردید. بعد از ظاهرشاه محمد داودخان به کمک شوروی ها بقدرت رسید و اعلام جمهوریت کرد، و به کمک وی شوروی ها نفوذ خود را در افغانستان گسترش دادند. اما داود خان مخالف پیروان هر دو جهش اسلام گرا و کمونیستی بود و هر دو را سرکوب می کرد، چون می خواست دموکراسی را تطبیق نماید.
در ۲۷ اپریل ۱۹۷۸م مطابق به ۷ ثور ۱۳۵۷خورشیدی، نورمحمد ترکی جاسوس شوروی توسط کودتای نظامی حکومت را بدست گرفت. کودتای ثور و قتل داود خان و ۱۷تن اعضای خانواده اش به دموکراسی نقطه پایان گذاشت، و در همین سال ترکی بابرژنیف دکتاتور وقت شوروی معاهده امضاء کرد که مطابق این معاهده عساکر سرخ اجازه دخول در خاک افغانستان را دارا شدند و او با رفقای خود در سدد تغییر دادن دولت جمهوری به سوسیالیستی گردید، شعار نان، کالا، خانه، برابری و عدالت در در و دیوار و جاده ها نقش بسته بود.
این برنامه شوم ایشان با مقاومت مردم مسلمان افغانستان روبرو گردید، از طرف دیگر امریکا از این حالت سوء استفاده نموده و برای نفوذ خود در منطقه، نیروهای جهادی را کمک کرد. در سراسر افغانستان قیام های خونینی علیه رژیم کمونیستی وقت برپا گردید، از آن جمله خونین ترین آن قیام ها، قیام مردم هرات می باشد.
در ۲۴ حوت ۱۳۵۷هـ.ش زمانی که مردم مسلمان این سرزمین دانستند که زمام امور به کسانی رسیده که مستقیماً از طرف اتحاد جماهیر شوروی وقت تعیین شده و یک نظام کاملاً کفری کمونیستی در سرزمین افغانستان حاکم شده است.
حدود سی هزار نفر از شهروندان هرات در آن روز به شهادت رسیدند و تعداد زیادی نیز زخمی شدند. با این همه تلفات در آن روز دست از مبارزه حق برضد باطل برنداشتند، و با دست های خالی بدون صلاح با عساکر تا به دندان مسلح رژیم کمونیستی درگیر شدند، اسلحه آن ها را گرفته و با بیل و کلند تعداد زیادی از حامیان این نظام را از پا در آوردند؛ چون عزم راسخ و نیت متین داشتند و برای هدف عالی و مهم حرکت کرده بودند، شجاعت کم سابقه از خود نشان دادند.                                                 
۶ جدی ۱۳۵۸ خورشیدی
در سپتمبر ۱۹۷۹م جاسوس امریکا حفیظ الله امین که لباس کمونیستی را به تن کرده بود، نورمحمد ترکی را بقتل رساند و خودش به قدرت نشست. شوروی برای پاسخ دادن زیاد انتظار نکشید و در ۲۷ دسمبر ۱۹۷۹م مطابق ۶ جدی ۱۳۵۸هـ.ش شوروی ها به افغانستان حمله کرده حفیظ الله امین را بقتل رساند و حکومت صد روزه اش را پایان دادند، یکجا با آن ها دست نشانده با وفای شان ببرک کارمل داخل افغانستان شده و رییس جمهور گردید. افکار کمونیستی در شهرها تدریس می شد، عساکر شوروی در قریه جات بقتل عام پرداختند. از طرف دیگر مقاومت محکمی ایجاد گردید و مردم مسلمان افغانستان بخاطر دفاع از دین و ناموس خویش جهاد را بر علیه روس ها آغاز کردند.
بخاطر اين كه حجم و گسترده گی فاجعه را بدانیم قابل تذكر است كه در جنگ جهانی دوم از هر ده تن سرباز شوروی يك تن و از هزار تن آلمانی يك تن، در جنگ عراق و ايران از سی تن ايرانی يك تن و از هفده تن عراقی يك تن و هم چنان در جنگ افغان شوروی از هر پنج افغان يك افغان كشته شده است.
 در جنگ افغان و شوروی ۱۶۰ مليارد دالر بمصرف رسيده است كه ۹۵ مليارد آن از طرف دولت شوروی مصرف شده و ۶۵ مليارد آن از طرف امريكا و ممالك ديگر عربی و ضد شوروی به مصرف رسيده است كه مطابق نورم بين المللی، اگر ۱ پول به تخريب بكار برود ۱۰ پول به ترميم دوباره آن ضرورت است، بدين اساس گفته می توانيم خساره که در جنگ افغان-شوروی به افغانستان رسيده است، ۱۶۰۰ مليارد دالر ضرورت است تا دوباره این کشور ترمیم گردد!                                                    
عوامل جلب توجه روس ها به افغانستان
دلایل مختلفی وجود داشت که طعم این طعمه را در مشام روس ها شیرین جلوه می داد و انگیزه به چنگال کشیدن آن و تبدیل آن به عنوان عضوی از پیکره اتحاد جماهیر شوروی را افزایش می داد. برخی از این دلایل عبارتند از:
نخست؛ بُعد استراتژیک و نظامی:
افغانستان در منطقه حساس و استراتیژیک آسیای مرکزی قرار گرفته است. از یک سو به شبه قاره هند و از سوی دیگر به کشورهای معروف به آسیای میانه و نیز جمهوری خلق چین و نیز از سمت دیگر به آسیای غربی و خاورمیانه مرتبط است. کشور افغانستان نقش یک پل ارتباطی را بین این مناطق دارد، سلسله کوه های هندوکش که قسمت وسیعی از خاک این کشور را پوشانده، همواره سد محکمی در مقابل مهاجمان از شمال به جنوب، از غرب به شرق و نیز برعکس آن بوده اند.
قرار گرفتن در قلب قاره بزرگ آسیا باعث شده است تا افغانستان از هیچ سمتی به دریا دست رسی نداشته باشد، نزدیک ترین راه های دست رسی به دریا برای کشور افغانستان از طریق کشورهای ایران و پاکستان می باشد. از طریق این دو کشور، افغانستان می تواند به دریای عمان و اقیانوس هند راه یافته و از ارتباطات دریایی بهره مند گردد. علاوه بر این، کشور افغانستان از طریق دالان واخان و خاک کشور چین امکان دست رسی به اقیانوس آرام و شرق آسیا را دارد، اما فاصله بسیار زیاد افغانستان تا شرق چین امتیاز این مسیر را به نفع مسیر نخست(ایران و پاکستان) قرار داده است. همسایه گان شمالی افغانستان خود جزء کشورهای محصور در خشکه می باشند، و کشور افغانستان کاملاً جیواستراتیژیک این کشورها برای دست رسی به آب های جنوب از طریق همان مسیر یعنی ایران و پاکستان می باشد.
با این که افغانستان از موقعیت بری و خشکه برخوردار است، اما موقعیت جغرافیایی آن باعث شده تا این کشور از یک موقعیت استراتیژیک مناسبی برخوردار باشد. موقعیت استراتیژیک کشور افغانستان باعث گردیده که ابرقدرت های منطقه ای همواره به آن توجه خاصی داشته، و همیشه در امور سیاسی و داخلی آن مداخله نمایند، در نتیجه زمینه های ثبات سیاسی را از این کشور بگیرند.
دوم؛ سیاست دست یابی به آب های گرم:
این سیاست که از قرن نوزدهم میلادی توسط روسیه دنبال می شد و تا اواخر قرن بیستم ادامه یافت، از این رو روس ها پس از اشغال کشورهای آسیای میانه، به افغانستان معطوف شدند. آنان افغانستان را پلی برای رسیدن به آب های گرم می دانستند. بنابر این روس ها به جهت دست یابی به خلیج فارس و دریای عمان و تملک بنادر آبی آن ها، همواره رویای افغانستان را در سر داشتند.
سوم؛ ابعاد سیاسی:
هدف سیاسی روس ها از تسلط بر افغانستان، ایجاد پایگاه محکمی برای نفوذ سیاسی در آسیا و خاور میانه، حاکم ساختن رژیم های وابسته در منطقه و حفظ آن ها و تنها مقابله با جنبش های اسلامی در خاور میانه، شبه قاره هند و افریقا بود.
چهارم؛  ابعاد اقتصادی:
اهداف اقتصادی روس ها در افغانستان را بهره گیری از منابع طبیعی و ذخایر زیر زمینی؛ چون: نفت، گاز، اورانیوم، طلا، نقره، سرب، روی، لعل، یاقوت، سنگهای رادیواکتیو و غیره تشکیل می داد. به علاوه افغانستان به دلیل عقب مانده گی مفرط، بازار مناسبی برای کالاهای بی کیفیت روسی به شمار می رفت. مهم تر از همه، دست یافتن به میدان های نفتی خاور میانه و بازارهای تجاری منطقه، به ویژه بازار بزرگ شبه قاره هند از طریق افغانستان، از اهداف اقتصادی روس ها بود.
روس ها می دانستند که وابسته گی اقتصادی، وابستگی سیاسی می آورد. از همان آغاز که به افغانستان چشم دوخته بودند، در پی بستن قراردادهای کلان اقتصادی با این کشور بودند تا هم چنان این سرزمین را از لحاظ اقتصادی وابسته به خود نگهدارند. به عنوان نمونه در ۲۹ فبروری ۱۹۲۱م یعنی در زمان امان الله خان، کمک بلاعوض به ارزش یک میلیون روبل-واحد پولی روس- شامل چند هواپیما و پنج هزار میل تفنگ با مهمات، به دولت امان الله خان هدیه دادند تا وی را به رد پیشنهاد انگلیسی ها ترغیب کند.
۲۶ دلو
مردم مسلمان افغانستان با عزم و ایمان قوی توانستند رژیم شوروی را شکست داده و نشان دهنده این باشند که هیچ نیرویی نمی تواند در مقابل ایمان به الله متعال ایستاده گی کند و ارتش شوروی با شکست فجیع، آخرین سرباز خود را در ۲۶ دلو ۱۳۶۷هـ.ش مصادف با ۱۴ فبروری ۱۹۸۹م خارج ساخت.
البته باید یاد آور شد که علت این همه اتفاقات شوم با وجود بودن احساسات زیاد اسلامی در درون امت مسلمان افغانستان، جدایی طولانی این مرز و بوم از پیکر دیگر سرزمین های اسلامی و عدم وجود دولت اسلامی در سال های ایجاد و دوره رشد ایدیولوژی های بشری مانند کمونیزم، بوده است.
اگرچه در دوران جهاد فرزندان امت از سراسر بلاد اسلامی با افغان ها یکجا شدند، اما به علت دشمنی دیرینه ای که غربی ها یا همان صلیبیون با مسلمانان داشتند، آنان را با مفکوره خبیث نشنلیزم از همدیگر دور ساختند و با استعمال کلماتی؛ هم چون: افراطیت، تروریزم، بنیاد گرایی، میانه روی وغیره به انحراف کشاندند و از چنگ زدن به نظام الله متعال اغفال نمودند.  

نویسنده: فاطمه هروی


    جالبیت مقاله  
|  

4.2

5/


ارزیاب کنندګان:22



   ارسال نظر