نویسنده: قیس محمدی
جوانان و نوجوانان، اعم از طبقه ذکور و اناث که یک بخش بزرگ
از پیکره جامعه را تشکیل میدهند، مورد هجوم این آزادیهای کاذبانه قرار میگیرند
و از اینکه نظامهای تدریسی مکاتب و دانشگاهها، تنظیم شده بر اساس
ارزشهای دموکراسیاند، جوانان مسلمان بیشترین آسیب را میبینند.
در واقع دانشگاه است که هر فرد به خود حق میدهد
تا از هر نوع طرز دیدگاه یا عقاید حمایت، دعوت و دفاع نماید؛ ولو مخالف ارزشهای
اسلامی باشد. همچنان میتوان از بیحجابی زنان در محیط دانشگاهها اشاره نمود که زنان و
دختران مسلمان با الگوی غربی تبرج نموده و مایه تحریک جوانان مسلمان میشوند که در
پخش فحشاء و توسعهی فساد اخلاقی نقش بارز داشته که خود سبب آشفتگیهای
اجتماعی میگردد.
بر علاوه، افراد در این محیط آزاد است، با هر کس خواست
رابطه برقرار کند، میتواند و این امر برای هر صاحب بصیرت آشکار است؛ چون فاصله
میان دختران و پسران خیلیها نزدیک بوده، از اینرو، نسبت به پیشرفت هر کار
دیگر، تأمین روابط نامشروع میان دختران و پسران رشد چشمگیر دارد.
روی هم رفته، این محیط زمینه را مساعد میسازد
تا میان زنان جوان و مردان جوان خلط صورت گیرد که این خود به تنهایی عامل تمام
امراض اجتماعی بوده؛ چون این فرصتها باعث سوء استفاده روابط میان زنان و مردان میگردد.
اکثراً این اتفاق میافتد که اکثریت افراد دانشگاهی
زنانی را که جلب توجه کردهاند و با آنها ارتباط برقرار نمودهاند، فقط برای وقتگزرانی
و یا هم سوء استفاده، این عمل را انجام میدهند که با این عمل زندگی
آینده زنان را تباه میسازند و حتی عامل بعضی خودکشیها همین مسئله است.
پس با درک این مسئله که ما مسلمانان با نظام دموکراسی
بیگانه هستیم و میدانیم که تمام این اعمال در سایه جمهوریهای
فعلی که تطبیق کننده دموکراسی و حمایت کننده ارزشهای آن هستند، زمینهسازی
میشود تا به این شکل نسل آینده مسلمانان را یک نسل فاسد و متأثر
از ارزشهای دموکراسی تربیه نمایند.
در حالیکه در دولت اسلامی، نظام
تعلیمی کاملاً متفاوت از نظامهای تعلیمی در نظام دموکراسی
است و از هر نوع مجرای که فساد در میان زنان و مردان رخنه کند، جلوگیری مینماید. به خصوص از خلط زنان و مردان در چنین محیطیکه بعضی
اوقات حتی خلوت صورت میگیرد؛ چون تنها دولت و نظام
اسلامی حیات سالم اجتماعی را ضمانت میکند.