برده داری مدرن
02/07/2018 | دیگران

    جالبیت   |  

4.3

5/


ارزیاب کنندګان:12

نویسنده: تمیم افشار
گذار جوامع از سنت به مدرنیته، این باور را با خود داشته است که زمان برده‌داری به سر رسیده و مردم بر سرنوشت خویش حاکم شده‌اند. عموماً باور بر اینست که با زوال سنت، استبداد و برده‌داری هم از جوامع رخت‌برسته و با پدیدآمدن عصر مدرن، آزادی در تمام عرصه‌های زندگیِ بشر به وجود آمده است. ظهور نظام‌های آزادی‌گرا که سیاست مدرن را به دنبال داشته است، اغلباً به عنوان آغاز آزادی‌های سیاسی و اجتماعی و سرنگون‌شدن برده‌داری دانسته می‌شود.
مدرنیست‌ها و باورمندان به آزادی مدرن، دموکراسیِ سرمایه‌داری را-که عنصر برجسته مدرنیته است- از تجلیات آزادی و از عوامل تطبیق‌کننده‌ی آزادی و ضدبرده‌داری در جوامع می‌دانند؛ آن‌را از مصادیق رعایت حق انتخاب در سیاست، اجتماع و اقتصاد دانسته و نشان‌دهنده‌ی آزادی می‌دانند. برای وقوف به این‌که آیا دموکراسیسرمایه‌داری، بردگی را از بین‌برده و حریت را جایگزین آن ساخته است؟ ضروری می‌نماید تا نگاهی به وضعیت سیاسی و اجتماعی جوامع مدرن و بنیاد دموکراسیِ سرمایه‌داری بیندازیم.
در تمام نظام‌های استبدادی اگر بهره‌کشی بر اساس جبر سیاسی است، در سرمایه‌داری بر اساس جبر اقتصادی است. به این معنی که کسی به زور وادار به انجام کاری نمی‌شود، بل افراد برای تأمین نیاز خویش، خود راضی به انجام آن می‌شوند. در نظام‌های استبدادی پیشین افراد به زور و به قدرت فزیکی حکام و زورمندان به بردگی گرفته می‌شدند؛ اما در سرمایه‌داری، جبر و زور اقتصادی انسان‌ها را برده‌ می‌سازد. با تمرکز سرمایه در دست شماری از افراد، جامعه به دو طبقه‌ی فقیر و سرمایه‌دار تقسیم شده و سرمایه‌داران بر تهی‌دستان حاکم می‌گردند. مردم خود انتخاب می‌کنند، برده باشند تا از این طریق بتوانند به نیازهای اقتصادی خود فایق آیند. قدرت در دست سرمایه‌داران بوده و به هر نحو دلخواه افراد را به بردگی می‌گیرند. جوهر سرمایه‌داری چنین است که با تطبیق آن در جامعه، شکاف اقتصادی بزرگی به وجود آمده که همین شکاف برده‌داری مدرن را به وجود آورده است.
با نگاهی به جوامعی‌که سرمایه‌داری در آن‌ها حاکم است، به وضوح می‌توان برده‌داری مدرن را دید. درین جوامع که به ظاهر مردم آزاد اند، بردگی نامرئیِ آن‌ها را فراگرفته که حتی فکر خلاصی از آن‌را نمی‌توانند. در جوامع اروپایی و امریکایی، که سرمایه‌داری رشد زیادی داشته، انواع برده‌ را به وجود آورده است؛ سرمایه‌دران دست به اقدامات مختلفی برای رشد سرمایه‌ی‌شان می‌زنند که اغلباً بردگی افراد از الزامات آنست.
بیشترین مردم در غرب مادام‌العمر مدیون بانک‌ها و شرکت‌های سرمایه‌داری بوده و همیشه مصروف پرداخت اقساط و قروض خویش می‌باشند. قروضی‌که هیچ‌گاه پایانی نداشته و تا آخر عمر انسان غربی را همراهی می‌کند در واقع؛ نوعی از زنجیر برده‌گی است که به پاهایش قرار دارد.
گشایش خانه‌های فحشاء توسط سرمایه‌داران در جوامع اروپایی از مثال‌های بارز برده‌داریِ مدرن است. تبدیل‌شدن تن‌فروشی در جوامع اروپایی به یک حرفه، که زنان زیادی در آن مصروف اند، از مصادیق بارز برده‌داری مدرن است. به گزارشی از یورو نیوز، درکشور آلمان ٤٠٠هزار زن مصروف تن‌فروشی در خانه‌های فحشاء هستند. درین گزارش با یک زن تن‌فروش مصاحبه شده است؛ او از زندگی و حالت روانی‌اش راضی نبوده و متقاضیان این کار را مسئول این مصیبت برای خود و امثالش می‌داند.
در خدمت‌گرفتن علم برای کسب سرمایه، علماء و دانشمندان را به بردگی سرمایه‌داران کشانده که دست‌آوردهای علمی خود را در خدمت آنان قرار داده اند. عالم برده در بند سرمایه‌داران گیر مانده و برای کسب سرمایه‌ی خود، خواهان بردگی گشته است. دانشمند برده تقدس علم را از بین برده و به جای استفاده از علم در راه خدمت به بشریت، آن‌را در خدمت سرمایه‌داری قرار داده است. دانشمندان در اکثر رشته‌ها یافته‌های علمی خود را در خدمت سرمایه‌داری قرار داده اند. تولید مواد خوراکی ناسالم با هزینه‌ی کم برای کسب سرمایه، توسط سرمایه‌داران، که به مدد دانشمندان کیمیاگری انجام شده است، از نشانه‌های بردگی علماء به سرمایه‌داران و برده‌داری مدرن است. کار بی‌وقفه و شبانه‌روزیِ افراد در جوامع غربی یکی دیگر از مثال‌های برده‌داری است که با وجود کار طاقت‌فرسا بازهم افراد به نیازهای روزمره خود فایق نمی‌آیند. مالیات کمرشکن و بالا بودن قیمت کالاها که سرمایه‌داران مسؤول آن استند، بیانگر نوعی از برده‌داری است.
گزاف نخواهد بود، اگر بگوییم مدرنیته برده‌داری را از بین‌نبرده، بل شکل جدیدی به آن بخشیده است که می‌توان آن‌را برده‌داری مدرن نامید. مدرنیته با تمام عناصرش، که دموکراسیِ سرمایه‌داری عنصر بارز آنست، نوع جدیدی از برده‌داری را در جوامع حاکم کرده است. طوری‌که در بالا بیان شد، جوهر و کّنه سرمایه‌داری برده‌آفرین است. یعنی نظام دموکراسی‌ِ سرمایه‌داری با اساس عقل‌بشری هیچ‌گاه توانایی ازبین‌بردن برده‌داری را نداشته و بیشتر آن‌را تشدید خواهد کرد.


    جالبیت  
|  

4.3

5/


ارزیاب کنندګان:12



   ارسال نظر