نويسنده: حارث تالقانی
خبر:
کمیسیون
حقوق بشر افغانستان میگوید که در سال گذشته(۱۳۹۶) بیش از ۵۰۰ زن افغان از منزل
شان فرار کرده اند. بر اساس گزارش این کمیسیون، عوامل اصلی فرار دختران از خانههایشان،
نقض حقوق بشر، خشونتهای خانوادگی و فریب خوردن برخی دختران جوان توسط پسران میباشد. (منبع: شبکۀ بی بی سی 5 سپتمبر 2018م)
تبصره:
دموکراسی
فاسدترین ولجام گسیختهترین نظام در طول تاریخِ بشر بوده که با تطبیق آن در جوامع
بشری به جز بحران، عواقب دیگری درپی نداشته است و این نظام ساختهای بشری درسال ۲۰۰۱م با ساز و برگ نظامی امریکا وارد
افغانستان گردید که پیامدهای تطبیقاش از بحران امنیتی گرفته تا اقتصادی و از فساد
اداری تا فساد اخلاقی مردم در آن گیر مانده اند. این درحالیست که مردم مسلمان
افغانستان قبل از ورود نظام غربی با نیروهای ناتو، چنین حالتی برایشان غیرقابل
تصور بود که امروزه درسایهای غرب و اجیراناش آن را تجربه مینمایند.
یکی از
تجربههای تلخ تطبیق دموکراسی در عرصۀ اجتماعی، انهدام و فروپاشی نظم خانوادگی میباشد
که به دلیل تأثیرپذیری از فرهنگ و ارزشهای غربی میان تعداد زیادی ازجوانان، اعم
از دختران و پسران، روابط نامشروع ایجاد شده که پای دختران و حتی زنان را به خانههای
امن یا در واقع همان جال عنکبوت کشانده است. این در حالیست که خانۀ امن یکی از
اسالیب مؤثر نهادهای دموکراتیک در ترویج فحشاء و فساد اخلاقی میباشد که همچون
جولانگاه عنکبوت که در روشنایی آفتاب زیبا جلوه نموده تا دامی باشد برای مگسها که
فریب آن را خورده و ناآگاهانه خود را درقید و بند آن میاندازند. آنانیکه افتیدند
دیگر راه فراری از دامِ عنکبوت نیست. پس خشونتهای خانوادگی از فضای سرمایهداری
یا همان دموکراسی بوجود آمده و خانههای امن هم به این خشونتها نه تنها راه حل
نیست؛ بلکه زمینۀ فحشاء و فرار دیگر زنان و دختران را هم از منزل مساعد میسازد.
این
مشکل از نظام دموکراسی است که در موجودیتاش نمیشود از اسلام برایش راهحل جستجو
نمود؛ چنانچه که فعالین مدنی و حقوق بشری و افراد وابسته به این نهادهای دموکراتیک
انتظار دارند تا در مساجد علیه محو خشونت علیه زنان، خطبای مساجد تبلیغ نمایند. آنها
میخواهند مشکلی را که دموکراسی ایجاد نموده از اسلام برایش راهحل جستجو کنند و این
در حالیست که اسلام در زمینه راهحل دیگری دارد که این دموکراتها مخالف آن
هستند، چون دموکراسی یک نظم است و اسلام نطم دیگری. مشکلاتیکه از یک نظم میآید، توسط
نظم دیگر قابل حل نیست.
پس راهحلیکه اسلام ارایه میکند، سرنگونی نظام
دموکراسی با تمام ارکان و نهادهای ناشی ازآن میباشد، و در عوض نظم جدیدی را منحیث
بدیل نظام دموکراسی پیشکش میکند که آن تأسیس دولت خلافت اسلامی و تطبیق اسلام به
شکل همه جانبه است که تمام عوامل فساد و فحشاء را که سبب بروز خشونتهای خانوادگی
و اجتماعی میگردد، محو مینماید.