استادان ثقافت اسلامی، در پوهنتون ها تروریست
تربیه می کنند. در کتب ثقافت اسلامی، نوشته شده است: نظام حکومت در اسلام امارت و خلافت
است. پس جمهوری و سلطنت چه میشود؟! (از گفتههای عبدالحفیظ منصور، عضو مجلس قانونگذاران)
آری! نظام حکومت در اسلام خلافت و امارت است. شما
که شیفتهگان طرز زندهگی غرب هستید، چارهای ندارید و کاری هم کرده نمیتوانید، بیش
ازین مردم ما را فریب داده نخواهید توانست.
حالا مسلمین دانستهاند که جمهوری نظامیست
برخاسته از نگرشهای بیدینی و محصولیست از تفکر اروپائی. جمهوری نظامیست که نه از
ادلهی شرعی بر آمده و نه آن را پیامبر اسلام آورده است، نه خلفا و امامان، قول و عملی
بر آن داشتهاند. جمهوری مانند بقیه افکار غربی نه مفکورهاش در سرزمینهای اسلامی
شکل گرفته است، نه در میان مسلمانان واقعیت داشته و نه هم تاریخچهی آن ربطی به ما
دارد.
زمانیکه اروپائیها خود را از سلطهی کلیسا و دین
تحریف شدهی مسیحیت رهانیدند، برای حکومتداری و نظم اجتماعیشان نیاز به نظام
داشتند، برای بدیلی ضرورت بود که جایگزین نظامهای مطلقه گردد و دیگر حاکم، خود را
نمایندهی خدا در روی زمین نداند.
میبایست آنگونه که مردم خود توسط نمایندههایشان
را قانون میسازند، تمثیل کنندهی قدرت و تطبیق کنندهی قانون نیز با رای مردم به
قدرت برسد و خواست مردم را بالایشان تنفیذ کند، که سرانجام نظامی را ساختند بنام
جمهوری با مشخصهی غیر دینی بودن و نظامی مبتنی بر رای و نظر مردم.
نظام جمهوری، ارمغان مصطفی کمال ملعون به سرزمینهای
اسلامیست؛ آنگاه که خلافت اسلامی را با حمایت انگلیس سقوط داد و اعلان جمهوریت
کرد، ولی هرچه بود آن را پیوند اسلامی نداده بود، این بدعت ایرانیها بود که
جمهوری اسلامی را مطرح کردند.
اکنون فرزندان امت اسلامی بیدار گردیدهاند و میدانند
که نظام اسلام، خلافت است. هرچند که آن را به گروههای مسلح عکس العملی نسبت دهید،
شما که خود را در موقف قانونگذاری و خدایی قرار دادهاید، خوب میدانید که با
آمدن خلافت، بازارتان با اینگونه افکار غیر اسلامی سرد خواهد شد!
خلافت نظامیست که برای بشریت برنامهی منظم دارد،
و سیستمی است که تحت حاکمیت آن نهتنها مسلمانان، بلکه کفار غیر محارب نیز در امان
خواهند بود و در رفاه خواهند زیست. خلافت در اسلام یک حقیقت انکار ناپذیر است و
جمهوری افترایی است که هرچند اسلامیاش خوانند، اسلامی نمیشود.
همانگونه که آب پاک را از سرچشمهاش باید گرفت،
نظام خلافت را از صدر اسلام باید شناخت. ما مسلمانان؛ مانند: ابوبکر، عمر، عثمان و
علی رضی الله عنهم اجمعین را پیشوای خود میدانیم و از آنان حکومتداری را میآموزیم؛
نه مانند شما از کانت، روسو، هابز و ماکیاول!
حالا فرزندان امت اسلامی میدانند که نظام جمهوری،
ربطی با اسلام عزیز ندارد و بیش ازین، این نظام فاسد شایسته نیست که بر امت محمد
صلی الله علیه وسلم حاکمیت کند. امت میخواهد به اصل خود برگردد، ولی آشکار است که
شما تشویش جایگاه خود را دارید و از افکار نابکار تان مضطرب و نگران نظامی هستید که
دوستش دارید. پس از اینکه قبلاً با شما اتمام حجت کردهایم، جز این گفتنی دیگری
برشما نداریم که: "موتوا بغیظکم" به خشم خود بمیرید.
عبدالرحمن فهیم