کانگرس امریکا
قانونی را تصویب کرده که براساس آن نیروهای امریکایی بار دیگر وارد میدان جنگ در
افغانستان می شوند. در این قانون تصویب شده صلاحیت های ویژه و خاصِ
را به نظامیان این کشور در افغانستان برای نابود سازی طالبان، شبکۀ حقانی و داعش
اعطا کرده و منابع بیشتری نیز در اختیار این نیروها قرار می دهد. هم چنان طی این
قانون 9800 سرباز امریکایی تا ماه اپریل 2017 در افغانستان باقی خواهند ماند.
در پیوند به این
قانون، ذکر نکات ذیل مهم و ارزنده می نماید:
یکم: این قانون در
حالی تصویب شده است که پیش از این، براساس پیمان امنیتی کابل-واشنگتن قرار بود
نیروهای امریکایی وظیفه آموزشی و مشورتی در افغانستان داشته و پس از سال 2014 میلادی
وارد میدان جنگ در این کشور نشوند؛ ولی حالا عملاً دیده می شود که امریکایی ها بصورت
رسمی برخلاف نقش آموزشی شان در افغانستان که خود برای شان تعیین نموده بودند، وارد
جبهات مستقیم جنگ می شوند.وارد شدن به جنگ رویارویی به معنی شدّت گرفتن جنگ در افغانستان خواهد بود. هرچند قبل از
این نیز بصورت غیر رسمی ولی گسترده در میدان های رزمی مشغول نبرد بودند.
دوم: این اقدام کانگرس امریکا، جنگ را در افغانستان وسعت می بخشد.
کشتار غیرنظامیان افزایش می یابد، بمباران هوایی ممکن است هر نقطه ی از
افغانستان را آماج قرار دهد و هیچ جایی مصئون به نظر نمی رسد. تعدادی زیادی
افراد بی گناه باز هم به القاب گوناگون به بند کشیده خواهند شد. خلاصه در تحت
این قانون بیشتر از پیش طفل و پیر و جوان ما به قربانگاه فرستاده می شوند.
سوم: با در اختیار
قرار دادن صلاحیت های ویژه به نیروهای امریکایی در افغانستان دو باره جنایات و
وحشی گری این نیروهای ددمنش اوج خواهد گرفت و هر روز ما شاهد جنایات جدیدی این
نیروها بالای مردم مسلمان افغانستان خواهیم بود. چنان چه در طول چهارده سال گذشته
این نیروها چنان وحشی گری ها و جنایات هولناکی را انجام داده اند که حتی
حیوانات بالای هم نوع خود انجام نمی دهند؛ ولی این نیروها انجام داده اند، که
انسانیت از ذکر آن شرم کرده و عرق از جبین اش می ریزد.
چهارم: تصویب این
قانون یک قدم بزرگ برای دست یابی به اهداف ستراتیژیک امریکا در منطقه می باشد و امریکایی
ها با حفظ و دادن صلاحیت های ویژه به نیروهای شان در افغانستان به مخالفان
شورشی و قدرت های رقیب منطقوی اش خط و نشان می کشند و در تلاش اند تا نفوذشان
را در قلمرو قدرت های مزاحم افزایش داده و به نحوی آن ها را تهدید نمایند که
تابع اوامر امریکا باشند.
پس برماست که با مبارزه فکری-سیاسی، غرب و عُمال حلقه
بگوش شان را در میدان های مختلف به چالش بکشیم و برنامه های شان را افشا و خنثی
نمائیم و نگزاریم که یک مشت اوباشان سیاه دل تاریخ بر ما تعیین تکلیف و سرنوشت
نمایند و به هر طرفی که میل دارند ما را به همان سُو سوق دهند.