زوال تدریجی ایالات متحدۀ امریکا
04/22/2016 | سیف الله مستنیر

    جالبیت   |  

5.0

5/


ارزیاب کنندګان:2

ایالات متحدۀ امریکا از لحاظ سیاسی، اقتصادی، و نظامی به شکل بی سابقه بسوی زوال در حرکت است. امریکا بعد از یک قرن جرم، جنایت، خونریزی و استعمار دچار چنان حالت اسفناکی شده است که حتی کارشناسان خود نظام سرمایه داری از معالجۀ آن عاجز مانده اند. از همین رو به تاریخ 24/2/2014 چک هیگل وزیر دفاع امریکا طرح کاهش نیروهای نظامی امریکا را مطرح ساخت. کارشناسان می گویند در صورتیکه این طرح عملی شود نیرو های نظامی امریکا بعد از هفتاد سال به کمترین تعداد کاهش خواهد یافت. چک هیگل این موضوع را یک هفته پیش از آن مطرح کرد که بارک اوباما بودجه سال 2015 را به کانگرس ارائه میدارد. هیگل از عجز امریکا در امر رهبری و تنظیم عرصه های سیاسی و نظامی سخن می گوید و می افزاید که ایالات متحده با یک دنیای بی ثبات و غیر قابل پیشبینی روبروست و به یک اردوی بیدار و هوشیار ضرورت دارد؛ ازاینرو نیروهای نظامی امریکا باید با واقعیت بودجه کم سازگاری کنند. به اساس این طرح اردوی فعال امریکا که اکنون به 522000 تن میرسد در حدود 450000-440000 کاهش خواهد یافت. چک هیگل می افزاید؛ با قبول شدن طرح بودجۀ پیشنهاد شدۀ اوباما فرصت های پیشرفت برای مردم امریکا مساعد خواهد شد. از سوی دیگر سخنگوی پنتاگون جان کیربی به روز دوشنبه گفت؛ چک هیگل با فرماندهان نظامی مشوره و رایزنی نموده است که چگونه میتوان میان ضرورت های نیروی نظامی و بودجه تعادل را ایجاد کرد.

با وجود آنکه به نظر میرسد طرح کاهش نیروهای نظامی امریکا همچو دوره های قبل با مخالفت هایی در کانگرس روبرو خواهد شد، اما نکتۀ قابل توجه در این طرح این است که وضعیت بدی اقتصادی امریکا کارشناسان امنیتی و دفاعی را نگران نموده است. زیرا قبلاً نیز در 11/2/2014 رسانه ها گزارش داده بودند که کانگرس تا 15 مارچ 2015 به افزایش سقف مالی موافقت کرده است. برعلاوۀ آن  ایالات متحده سال مالی اش (اول اکتوبر سال 2013) را طوری آغاز نمود که اختلافات جدی میان دو مجلس کانگرس بر سر بودجه دوام داشت و این حالت باعث بیکاری 850 هزار کارگر گردید و بسیاری از ادارات دولتی نیز تعطیل گردید. از اینکه امریکا از اعلان نرخ تورم جلوگیری کرده باشد کانگرس در اکتوبر 2013 و27 فبروری2014 سقف بودجه را به 16.7 تریلیون دالر افزایش داد.

با وجود آنکه امریکا منحیث استعمارگر طراز اول دنیا یک چهارم اقتصاد دنیا را در اختیار دارد و قبل از این سالانه 800 میلیارد دالر بخاطر بودجه دفاعی و امنیتی هزینه می کرد؛ ولی دو ماه قبل کانگرس برای پنتاگون 496 میلیارد دالر بودجه دفاعی و امنیتی را بابت سال 2015 به تصویب رساند، و در صورت قبول شدن طرح  چک هیگل26 میلیارد دالر دیگر نیز به این رقم افزوده خواهد شد؛ که این ارقام و کسر بودجه امنیتی و دفاعی، ضعف شدید امریکا را آشکار می سازد. و با این حساب نزدیک به 278 میلیارد دالر بودجه نظامی و امنیتی امریکا کاهش یافته است.

ایالات متحدۀامریکا نیروی نظامی استعماری خود را توسط ظلم و ریختاندن خون سایر ملل جهان نگهداری نموده است؛ که در این میان بالای مسلمانان از هیچ نوع ظلم و وحشت دریغ نورزیده است. اما امروزه امت مسلمه در حال بیداری است و در تمام جبهات فکری، سیاسی و نظامی در مخالفت شدید با امریکا و سایر کشورهای استعماری قرار دارد.

از لحاظ سیاسی امت اسلامی برای تأسیس خلافت اسلامی در تمام دنیا شب و روز بطور خستگی ناپذیر تلاش دارند و حکومت های دست نشاندۀ امریکا و سایر ممالک استعماری را یکی پس از دیگری سرنگون می سازند و راه را برای تغییر اساسی هموار می سازند؛ اما امریکا کوشش دارد جلو تغییر اساسی را توسط مزدوران خاین که در میان مسلمانان دارد، بگیرد، و انقلابات مردمی را توسط تغیرات ظاهری طوریکه در انقلاب های مصر، تونس و لیبیا انجام داد، بگیرد، و مردم را فریب دهد، و اگر به این طریقه هم نتوانست، به حمایت از دیکتاتوران دست نشاندۀ خود در منطقه مانند رژیم بشارالاسد، رژیم مالکی و رژیم ایران می پردازد و از هیچ نوع ظلم، جنایت و وحشت در قبال امت مسلمه دریغ نمی کند و در سطح بین المللی توسط ملل متحد و سایر ارگان های استعماری و کفری به حمایت سیاسی، اقتصادی و نظامی این دیکتاتوران و اعمال شنیع خود شان می پردازند.

از دید نظامی امت اسلامی علیرغم جهاد فردی و گروهی که انجام میدهند امریکا و غرب را به زانو در آورده اند. گرچه اکثر اوقات همگام با جهاد نبود یک فکر سیاسی باعث آن میگردد که دست آورد های مجاهدین به نفع استعمار ختم گردد و در چاهی که استعمار حفر کرده بیافتند.

اما در  این اواخر مجاهدین شام را میتوان بهترین الگو و نمونۀ مبارزۀ نظامی در میان مسلمانان دانست؛ زیرا در آن مناطق برای نخستین بار همگام با جهاد فعالیت های سیاسی و فکری قوی و وسیعی برای تأسیس خلافت جریان دارد و این مبارزۀ فکری، سیاسی و نظامی مسلمانان و تلاش برای وحدت امت مقامات غربی و شرقی را به هراس انداخته است.  این در حالیست که غرب در رکود اقتصادی مزمن دست و پا میزند بویژه امریکا که با مصروف شدن در جبهۀ جنگ افغانستان نتوانست جبهۀ جنگ دیگری را در سرزمین های اسلامی بگشاید.

با وجود اینکه امریکا در جنگ و ناامنی سرزمین های اسلامی نظیر افغانستان، عراق، پاکستان، یمن، سوریه، لبنان بصورت مستقیم و غیر مستقیم نقش دارد، چک هیگل وزیر دفاع امریکا در  نظر دارد که پیلوت های هوائی طیاره(A-10) ، طیاره جاسوسی(U-2)  و نیروی های گارد ملی را کاهش دهد. و میافزاید که حکومت ایالات متحده در سال 2017  مرحلۀ جدیدی از تعطیلی قرارگاه های نظامی داخلی را پیشنهاد خواهد کرد.

گرچه قبل از این نیز از سال 1962 به این طرف حکومت های امریکا سقف مالی 74 مرتبه افزایش یافته است و هر بار با راه حل های موقتی این مشکل را مرفوع ساخته اند. حالانکه مشکل اصلی همانا اقتصاد سرمایه داری و توزیع ثروت در میان افراد جامعه بر اساس یک ایدیولوژیِ است که نیمی از ثروت دنیا را در اختیار 85 شخص ثروتمند قرار داده است. همچنان 90 فیصد از سرمایۀ امریکا در اختیار 20 فیصد از امریکائیان است و یک فیصد از مردم امریکا بیشتر از یک بر سه حصۀ سرمایه امریکا را در اختیار خود دارند.

ایالات متحدۀ امریکا با پروپاگند های وسیع خود بصورت موقتی جلو این مشکل را می گیرد که یک نمونۀ آن سیاست استعماری است که دالر امریکائی را منحیث یگانه بانک نوت و پشتوانۀ بسیاری از پول های ممالک دیگر قرار داده است و بصورت مستقیم و غیر مستقیم این حالت را بالای ممالک دیگر تحمیل نموده است؛ امریکا بعد از آنکه به چاپ بی حد و حصر دالر اقدام نمود، بدون درنظر داشت اینکه باید در مقابل پول نشر شده به همان اندازه طلای ذخیره شده داشته باشد؛ دالر تنها در طول قرن گذشته 97 فیصد ارزش خود را از دست داد.

برای سیاستگذاران امریکا این مهم نیست که به طور اساسی به حل مشکل بپردازند و هر بار برای حل مقطعی مشکل را با افزایش سقف مالی خود حل می نمایند که حالا تا 17 تریلیون دالر بلند تر رفته است که اکنون آن از 16 تریلیون دالر تولید ملی هم اضافه گردیده است و در پهلوی ان همیشه به سیاست نشر و چاپ دالر پناه میبرد و این باعث تورم پولی میگردد و تبعات آن نسل آینده را نیز در گرداب مشکلات اش فرو میبرد.

ولی با وجود این همه؛ احصائیه هائیکه در این اواخر به نشر رسیده است نمایانگر آنست که تقریباً نیمی از مردم امریکا در حالت فقر بسر می برند و بیشتر از نیم میلیون دیگر بی سرپناه هستند. برای انسان های عاقل و زیرک مطالعۀ گزارش های تحقیقاتی اکسفام و سایر موسسات کافی است که به ثبوت و وضاحت این موضوعات را درک کنند. و این گزارش ها از یک طوفان عظیم و بحران مزمن خبر میدهند که به تدریج امریکا را با همه ساز و برگش در خود فرو خواهد برد و به سقوط شرم آوری سوق خواهد داد.

امریکا و غرب توسط ایدیولوژی باطل و بشری سرمایه داری؛ بجای اینکه سرپرستی امور مردم شان را نمایند، تنها سرپرستی یک تعداد از سرمایه داران را بر عهده گرفته اند. همچنان به ریختاندن خون سایر ملل جهان نیز به شکل مستقیم و غیر مستقیم می پردازند. نظام فاسد سرمایه داری نه تنها در بخش اقتصادی بحران آفرین است بلکه در سایر بخش های زنده گی اجتماعی و سیاسی انسانیت را از انسان نیز سلب نموده است. سرمایه داران برای تأمین منافع شان همچو مار ها به هرسو سر میزنند و دهان باز میکنند، دارایی های مردم جهان را می بلعند، میان پدر و فرزند مهر و وعاطفۀ پدری و فرزندی را از بین می برند، انسان را به غصب مال و ریختاندن خون یکدیگر تشویق میکنند؛ اما ان شاء الله العزیز با سقوط جهانی نظام سرمایه داری و دموکراسی و تأسیس دوبارۀ خلافت اسلامی بر منهج نبوت که توأم با تطبیق کامل و شامل شریعت اسلامی وحمل آن به سایر ملل جهان می باشد؛ انسانیت، عدالت، شرف و عزت را به همۀ جهانیان یک بار دیگر به ارمغان آورده و آنروز به اذن الله سبحانه و تعالی نزدیک است.

نویسنده: سیف الله مستنیر

برگردان: مصدق سهاک


    جالبیت  
|  

5.0

5/


ارزیاب کنندګان:2



   ارسال نظر