یک مرد پس از 27 سال تلاش توانسته است که
دستگاهی اختراع کند که برق بدون مصرف تولید می کند، این مرد سید مطیع الله نام دارد. او می گوید: هرچند حکومت اجازه فعالیت را به او نداده
است، اما شماری از جاپانیان آماده هستند که حق امتیاز بهره گیری از این اختراع را در بدل 10 ملیون دالر
بخرند. وی می گوید: "اگر حکومت سرمایه گذاری کند، من می توانم در گام نخست ولایت کابل را برق رایگان بدهم."
چرا در شرایط کنونی زمینه ای رشد ظرفیت ها در
میان امت مساعد نیست؟ چرا در شرایط کنونی حتی کشفیات مسلمانان به نام غیر
مسلمانان تمام می شود؟ چرا غیر مسلمانان در عرصه صنعت و تکنالوژی نسبت به جهان
اسلام پیش قدم هستند؟
در گذشته چنین
نبود! در گذشته امت اسلامی پیش قدم در همه عرصه ها بود. دو قرن قبل بخصوص از قرن
هفتم الی دوازدهم هجری، مسلمانان در همه عرصه ها به قله های بلند کامیابی دست
یافته بودند. زمانی که مسلمانان بالای رشد علم و صنعت تلاش می کردند، در آن زمان
اروپا در خواب غفلت بسر می برد. در آن زمان اروپائیان برای دور کردن نجاست خود،
حتی مفکوره ای بیت التخلا را در ذهن نداشتند. درحالی که مسلمانان، خوارزمی،
البیرونی(ریاضی دان)، ابن هیثم(پدر علم بینایی و نور)، ابن نفیس(فزیک دان و ساینتست)
ابن خلدون(تاریخدان و جامعه شناس)، محمد بن موسی(اساس گزار علم الجبر) و صدها
عالم دیگر را باخود داشت که بشر مدیون کارکرد آنهاست.
در شرایط کنونی نیز ظرفیت های فوق العاد در میان
امت مسلمه وجود دارند. هر انسان دارای ظرفیت خاص است، و در میان امت اسلامی نیز
ظرفیت های وجود دارند که اگر زمینه برای آن ها مساعد گردد، برای بشریت کارهای
ارزنده ای را انجام خواهند داد، بشرطی که زمینه مساعد شود!
این ظرفیت هایی را اروپائیان در قرون وسطی نیز
داشتند، اما به دلیل این که زمینه برای آن ها مساعد نگردیده بود، نمی توانستند
تا ظرفیت های خودشان را رشد دهند. بعد از قرون وسطی و با روی کار آمدن نظام های
لیبرال-دموکراسی این فرصت به مرور زمان به کسانی که دارای ظرفیت بودند و تلاش می کردند،
مساعد گردید. در نهایت به دستاوردهای صنعتی بزرگی دست یافتند. البته نقش نظام های
سیاسی درین عرصه خیلی های کلیدی بوده است.
اما بدبختانه! در جهان اسلام چون حکومت های دست نشانده مستقر
هستند؛ بناً هیچ گونه توجه درین عرصه صورت نمی گیرد. همه روزه افراد با ظرفیت،
خصوصاً جوانان و اطفال یا ذریعه سلاح یا ذریعه نهنگ ها و یا هم ذریعه تطبیق
برنامه های کفار توسط دست نشانده های آن ها-حکام خاین سرزمین های اسلامی- از
بین می روند.
ساختارهای سیاسی حاکم در هر جامعه اساس آن جامعه را
شکل می دهد، یک جامعه در نبود امکانات مختلف، اما در موجودیت ساختارهای سیاسی
درست می تواند به قله های کامیایبی دست یابد و گرنه با داشتن ظرفیت های فوق
العاده، موقعیت جغرافیایی، ارتش قدرت مند، منابع زیرزمینی، نسل جوان و اقتصاد قوی
باز هم نمی تواند به مشکلات خود فایق آید؛ مانند: عصر کنونی جهان اسلام.